حرفهای خود مونی

 

 

 

 

 

 

 

 

برگ باران خورده پاییزی

 

 

 

 

 

 

 

زیر باران پای پیاده با تورفتن

 

 

 

 

 

 

 

به جنون رسیدن

 

 

 

 

 

 

 

به انتهای جاده به خدا رسیدن

 

 

 

 

 

 

 

پشت شیشه التماس باران صدای ناله ناودان ویک شب رویای که خواب تورا دیدن

 

 

 

 

 

 

 

به تو رسیدن

 

 

 

 

 

 

 

گل شبنم زده صبحگاهی چی می شد تورا همیشه دیدن

 

 

 

 

 

 

 

یه بوسه لبان توچیدن

 

 

 

 

 

 

 

به خدا می سپارمت به امید دوباره دیدن

 

  

نوشته شده در سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:برگ, باران, خورده,,ساعت 18:24 توسط علی صاحبی|

 

 

شب بارانیست وتنهاعابرکوچه تنهایی منم گامهایم خسته اند ؛خسته از رفتن ونرسیدن دل من خانه تو بود خود من اسیر تو چه زندانبانی که از ندینت دل تنگ میشم آن شب بارنی بغض کشت مرا درخیال خود باتو بودم وتو بیخیال من صدا در حنجره خفه شد عشق بار خود رابست .سفرکرد من ماندم و نقش خوشبختی که پشت شیشه غبا ر آلود خاطراتم خاک خورد.دلت ازچه گرفت مگر نمی دانی گلهای آفتاب گردان خانه ام رو به سوی تو دارند و نرگسی های گلدانم نجابت نگاه تورا تفسیر میکنند . جاده ها را رو سفید کردم وانتظاررراروسیاه دراین یک ورق سرنوشت

 

 

 

چه دیدی غیر ازعشق که رمیدی ؟

 

 

نوشته شده در سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:یک, ورق, سرنوشت,,ساعت 18:17 توسط علی صاحبی|

عاشقم باش !که من از ترس نبودنت میمیرم از ترس نخندیدن بیمار میشوم  امروز هم گذشت مثل دیروز مثل هر روز تنها بی یاور التماس چشمانم راببین هزاران حرف نگفته دارم هزارا ن اشک خشک شده منتظر یک تلنگرتا بغض بترکد من حریف دلم نمی شوم  اگر  میروم ومدام به پشت سرم نگاه میکنم بدان دلم را جا گذاشتم تورا جا گذاشتم کافی ایست   دستانم را بگیری و بخواهی که بمانم   دل من از سنگ نیست ازتو دلخورم میرم ولی پاهام نای رفتن نداردبه چشمانم نگاه کن  تا بخوانی انچکه تا حال نگفته ام می خواهم سرم را بروی شانه ات بگذارم و آرام گریه کنم مدتیست گرمای وجودت را حس نکر ده ام دلم تورا میخواهد وعقلم در بندت نیست .

نوشته شده در سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:عاشقم ,باش,,ساعت 18:17 توسط علی صاحبی|

پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند.

 

 

 

علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است

 

که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند

 

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:خاطراتی, خواندنی, از, یک, پزشک,,ساعت 18:3 توسط علی صاحبی|

 

 

 

دوست دختر موجودی زنده وبسیار زیبا که با مشخصه های زیر شناسایی آن به راحتی امکان پذیر است

 

 

 

- مانتو جین کوتاه و تنگ

 

 

 

- شلوار از این کوتاها!!!

 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:طنز ,دوست, دختر, چیست,,ساعت 17:51 توسط علی صاحبی|

 

 

 

 

 

 

 

 نشان فروهر چیست؟

 

 

 

 تقریبا همه ی ما نام "فروهر" به گوشمان خورده، حتی خیلی از ما نشان "فروهر" را به گردن انداخته، از تندیس و یا تصویر آن در منزل یا محل کار خود استفاده میکنیم، اما اطلاعات زیادی درباره ی تاریخچه ی آن نداشته و حتی نمیدانیم این نشان، نمادِ چیست. فقط همین اندازه میدانیم که این نشان، یک نشان ملی است، و متعلق به ایران باستان و آریاییان است.

 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:فروهر,,ساعت 17:47 توسط علی صاحبی|


آخرين مطالب
» جماعت عاشق
» اعتراف...
» عکسایی که شاید تا حالا ندیده باشی....
» از صمیم قلب ...
» خيلي ها دلت رو بشكنن و تو فقط سكوت كني
» یخچال گرایی
» (شکسپیر)
» سنگ قبر...
» سلطان قلب ها
» يه كم بخند....
» آخرین جملات افراد مختلف قبل از مرگ
» پرسشنامه ای که در جهان آخرت باید پر کنید!!!
» مگس قندپرست
» دستان پاک
» آدم
» ثریا...
» بدون شرح...
» باز امتحانا شروع شد...
» موبایل...
» ما...
» زبان پارسی....!!؟؟
» تشبیه
» به سلامتی
» ناشناس
» توصیه به استادو دانشجو-(نامه ابراهام لینکن به معلم پسرش)
» آموخته ام که
» ایمان تو...
» به همین سادگی....
» رفتن
» برگ باران خورده
» یک ورق از سرنوشت من بخوان
» عاشقم باش
» بیصدا اما دلخراش
» خاطراتی خواندنی از یک پزشک
» طنز دوست دختر چيست؟
» فروهر...
» درسی بیاد ماندنی از دونده ای که آخر شد
» این متن را دو بار بخوانید
» نامه ای از طرف خدا....
» انشای کودکانه ...
» از کتاب شاهزاده کوچولو
» راه...

Design By : Pichak